شهدا سال 63 -زندگینامه شهید هرمز ارژنگ
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
دشتهای پوشیده از برف روستای تنگحنا از توابع آباده طشک شهرستان نیریز تولد غنچهای را در ۱۳۴۳/۱۱/۲۰ به خاطر سپردهاند که در خانوادهای متدین و مذهبی پیامآور بهار شد. همراه پدر فنون زندگی را فراگرفت و در کودکی عصای بود هرچند کوچک، در دست وی که در کارهای روزمره کنار او باشد. وقتی ششساله شد به سنگر کسب علم و دانش پا نهاد و در دبستان جهاد تمشولی تا پایان مرحله ابتدایی تحصیل نمود. سپس به دلایل گوناگونی از...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
دشتهای پوشیده از برف روستای تنگحنا از توابع آباده طشک شهرستان نیریز تولد غنچهای را در ۱۳۴۳/۱۱/۲۰ به خاطر سپردهاند که در خانوادهای متدین و مذهبی پیامآور بهار شد. همراه پدر فنون زندگی را فراگرفت و در کودکی عصای بود هرچند کوچک، در دست وی که در کارهای روزمره کنار او باشد. وقتی ششساله شد به سنگر کسب علم و دانش پا نهاد و در دبستان جهاد تمشولی تا پایان مرحله ابتدایی تحصیل نمود. سپس به دلایل گوناگونی از...
زندگینامه آزاده و جانباز عباس میرشکاری
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
عباس میرشکاری فرزند یدالله، در سال 1347 در خانوادهای متدین و مذهبی در آباده طشک بدنیا آمد. دوران تحصیلات ابتدایی را در دبستان هجرت با موفقیت گذراند. پس از پایان دوره ابتدایی بعلت مشغله کاری و مشکلات زندگی ترک تحصیل کرد و به پدر خود در امر کشاورزی کمک مینمود. وی برای تأمین معیشت زندگی، بسیاری از روزها نیز به کارگری میپرداخت. در هجدهم تیرماه سال 1366 جهت انجام خدمت مقدس سربازی به جبهه اعزام شد. پس از گذشت...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
عباس میرشکاری فرزند یدالله، در سال 1347 در خانوادهای متدین و مذهبی در آباده طشک بدنیا آمد. دوران تحصیلات ابتدایی را در دبستان هجرت با موفقیت گذراند. پس از پایان دوره ابتدایی بعلت مشغله کاری و مشکلات زندگی ترک تحصیل کرد و به پدر خود در امر کشاورزی کمک مینمود. وی برای تأمین معیشت زندگی، بسیاری از روزها نیز به کارگری میپرداخت. در هجدهم تیرماه سال 1366 جهت انجام خدمت مقدس سربازی به جبهه اعزام شد. پس از گذشت...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید محمدرضا سرقناتی زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
قفس خاکی تن تحمل روح بزرگ و الهی او را نداشت، برای رهایی، حصار تن را شکست و پرواز را در پیش گرفت. محمدرضا، دهم مردادماه سال ۱۳۴۷ در نیریز میان خانوادهای مذهبی دیده به جهان گشود. از همان دوران کودکی نور ایمان در چهره پرفروغش نمایان بود. دوران تحصیل را با تمام سختیها و محرومیتها طی کرد. دوره ابتدایی را در دبستان فرهمندی و راهنمایی را در مدرسه ولیعصر (عج) به پایان برد و با دریافت مدرک...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
قفس خاکی تن تحمل روح بزرگ و الهی او را نداشت، برای رهایی، حصار تن را شکست و پرواز را در پیش گرفت. محمدرضا، دهم مردادماه سال ۱۳۴۷ در نیریز میان خانوادهای مذهبی دیده به جهان گشود. از همان دوران کودکی نور ایمان در چهره پرفروغش نمایان بود. دوران تحصیل را با تمام سختیها و محرومیتها طی کرد. دوره ابتدایی را در دبستان فرهمندی و راهنمایی را در مدرسه ولیعصر (عج) به پایان برد و با دریافت مدرک...
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید قاسم صالح
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد قاسم صالح »
بسم الله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون ما در عصری زندگی میکنیم که تاریخ صدر اسلام تکرار شده و دوباره مکتب الهی در برابر ابرقدرتها خودنمایی میکند. حال روزی است که به سادگی میتوان حق را از باطل تشخیص داد. روزی است که ابرقدرت شرق و غرب، چهره کریه خود را به نمایش گذاردهاند. ما میتوانیم به راحتی راهمان را برگزینیم. خواستم با نوشتن وصیتنامه بر خصم اتمام حجت کنم، چون شهادت دعوتی است به هدایت...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد قاسم صالح »
بسم الله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون ما در عصری زندگی میکنیم که تاریخ صدر اسلام تکرار شده و دوباره مکتب الهی در برابر ابرقدرتها خودنمایی میکند. حال روزی است که به سادگی میتوان حق را از باطل تشخیص داد. روزی است که ابرقدرت شرق و غرب، چهره کریه خود را به نمایش گذاردهاند. ما میتوانیم به راحتی راهمان را برگزینیم. خواستم با نوشتن وصیتنامه بر خصم اتمام حجت کنم، چون شهادت دعوتی است به هدایت...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید غلامحسین آربز افغانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
در اولین روز از دیماه سال ۱۳۴۳، وقتی سرمای شدید زمستان، تنها را میلرزاند، خورشید وجود غلامحسین در روستای چاهسوارآغا، گرمابخش خانوادهای متدین شد. کودک نورسیده را با شیره جان پروردند و با الهام از مکتب نورانی اسلام تربیت او را آغاز کردند. برای اندوختن معرفت راهی دبستان شهدای چاهسوارآغا شد و با موفقیت دوره ابتدایی را پشت سر گذاشت. احترام به پدر و مادر را در کنار خوشروی و مهربانی درنهایت توجه رعایت میکرد. به انجام فرایض...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
در اولین روز از دیماه سال ۱۳۴۳، وقتی سرمای شدید زمستان، تنها را میلرزاند، خورشید وجود غلامحسین در روستای چاهسوارآغا، گرمابخش خانوادهای متدین شد. کودک نورسیده را با شیره جان پروردند و با الهام از مکتب نورانی اسلام تربیت او را آغاز کردند. برای اندوختن معرفت راهی دبستان شهدای چاهسوارآغا شد و با موفقیت دوره ابتدایی را پشت سر گذاشت. احترام به پدر و مادر را در کنار خوشروی و مهربانی درنهایت توجه رعایت میکرد. به انجام فرایض...
شهدا سال 60 -زندگینامه شهید زین العابدین دلداری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد زين العابدين دلداري »
از حاشیه کلاسهای روستای نیریز که میگذری، اگر گوش جان را باز کنی در سکوت میان در و دیوارها، صدای او را خواهی شنید که درس آزادگی و شرف به نوجوانان این مرز و بوم میدهد و اگر چشم دل بازکنی، خواهی دید او با خون خود آنچه گفته بود را امضاء کرد و به تأئید رساند. بیست و پنج مرداد ماه 1338 با اولین گریه کودکانهاش، شادی و شور را به میان خانواده آورد. اورا در آغوش گرفتند...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد زين العابدين دلداري »
از حاشیه کلاسهای روستای نیریز که میگذری، اگر گوش جان را باز کنی در سکوت میان در و دیوارها، صدای او را خواهی شنید که درس آزادگی و شرف به نوجوانان این مرز و بوم میدهد و اگر چشم دل بازکنی، خواهی دید او با خون خود آنچه گفته بود را امضاء کرد و به تأئید رساند. بیست و پنج مرداد ماه 1338 با اولین گریه کودکانهاش، شادی و شور را به میان خانواده آورد. اورا در آغوش گرفتند...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید محمدیار ابراهیمی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد محمديار ابراهيمي »
آن زمان که باد خزان بر برگهای سبز درختان زده و بوی زندگی و طراوت را از آنها گرفته بود، با رسیدن طفلی زیبا، خانواده ابراهیمی از عشایر غیور فارس،بوی بهار را در پاییز احساس کردند. در چهارم آبان 1309 در میان عشایر ایل خمسه، در روستای قشلاقی بدنیا آمد. نام اورا محمدیار نهادند.کودکی را در کنار خانواده و سفرهای عشایری (تغییر مکان از ییلاق به قشلاق و برعکس) در روستاهای مختلف پشت سرگذاشت. از بسیاری سفر، خامی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد محمديار ابراهيمي »
آن زمان که باد خزان بر برگهای سبز درختان زده و بوی زندگی و طراوت را از آنها گرفته بود، با رسیدن طفلی زیبا، خانواده ابراهیمی از عشایر غیور فارس،بوی بهار را در پاییز احساس کردند. در چهارم آبان 1309 در میان عشایر ایل خمسه، در روستای قشلاقی بدنیا آمد. نام اورا محمدیار نهادند.کودکی را در کنار خانواده و سفرهای عشایری (تغییر مکان از ییلاق به قشلاق و برعکس) در روستاهای مختلف پشت سرگذاشت. از بسیاری سفر، خامی...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید مظفر یزدانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
مظفر، در اولین روز از فروردین سال ۱۳۴۵ جاودانهترین ترانه حیات را سرود و کانون خانوادهای متدین را در شهر مذهبی نیریز منور ساخت. اولین درسهای زندگی را با عشق به ولایت فراگرفت و با سپری کردن دوران کودکی در دبستان ششم بهمن دوره ابتدایی را آغاز کرد و با موفقیت به پایان رساند. سپس ترک تحصیل کرد و به امور کشاورزی و باغداری پرداخت. در آن دوران با انجام کارهای سخت با رنجها و دردها آشنا شد...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
مظفر، در اولین روز از فروردین سال ۱۳۴۵ جاودانهترین ترانه حیات را سرود و کانون خانوادهای متدین را در شهر مذهبی نیریز منور ساخت. اولین درسهای زندگی را با عشق به ولایت فراگرفت و با سپری کردن دوران کودکی در دبستان ششم بهمن دوره ابتدایی را آغاز کرد و با موفقیت به پایان رساند. سپس ترک تحصیل کرد و به امور کشاورزی و باغداری پرداخت. در آن دوران با انجام کارهای سخت با رنجها و دردها آشنا شد...
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید مجید محمدزاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
آمد به برم شمع شهادت در دست در کلبه خاموش من آهسته نشست او سوخت، فرو رفت و بماند سردار منم که پیکرم اینجا هست بسوی خدا در حرکتیم، آی همه برادرانم، آی مادرم که چشمان خاکستریت در هنگام خداحافظی پر از اشک بود، آی خواهرم، بسوی عروج انسان، بسوی نور و بسوی کربلای حسینی در حرکتیم، آی برادران پاسدارم چه بگویم؟ ما میرویم تا زمین را از لوث مزدوران وکفار پاک کنیم. فردا جسدم...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
آمد به برم شمع شهادت در دست در کلبه خاموش من آهسته نشست او سوخت، فرو رفت و بماند سردار منم که پیکرم اینجا هست بسوی خدا در حرکتیم، آی همه برادرانم، آی مادرم که چشمان خاکستریت در هنگام خداحافظی پر از اشک بود، آی خواهرم، بسوی عروج انسان، بسوی نور و بسوی کربلای حسینی در حرکتیم، آی برادران پاسدارم چه بگویم؟ ما میرویم تا زمین را از لوث مزدوران وکفار پاک کنیم. فردا جسدم...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید اسدالله عرفانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد اسدالله عرفاني »
بسم الله الرحمن الرحیم یا ولی المؤمنین، یا غایه آمال العارفین، یا غیاث المستغیثین، یا حبیب قلوب الصادقین و یا اله العالمین. ای صاحب اختیار مؤمنان! ای نهایت آرزوهای عارفان! ای فریادرس فریاد خواهان! ای محبوب دلهای راستگویان و ای خدای جهانیان!. گواه باش، در این دنیا به ظاهر در تنهایی زیستم، ولی ترا بهترین آمالها و عشقها یافتم، پس مرا به سوی خودت فراخوان. شاهد باش که از تمامی مظاهر مادی بریدم تا به تو بپیوندم. خدایا! شاهد باش به...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد اسدالله عرفاني »
بسم الله الرحمن الرحیم یا ولی المؤمنین، یا غایه آمال العارفین، یا غیاث المستغیثین، یا حبیب قلوب الصادقین و یا اله العالمین. ای صاحب اختیار مؤمنان! ای نهایت آرزوهای عارفان! ای فریادرس فریاد خواهان! ای محبوب دلهای راستگویان و ای خدای جهانیان!. گواه باش، در این دنیا به ظاهر در تنهایی زیستم، ولی ترا بهترین آمالها و عشقها یافتم، پس مرا به سوی خودت فراخوان. شاهد باش که از تمامی مظاهر مادی بریدم تا به تو بپیوندم. خدایا! شاهد باش به...
قبلي 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77
78
79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 103 104 بعدي